معنی فارسی cawk

B1

ابزاری برای بستن یا محکم کردن، معمولاً در لوله‌کشی یا بسته‌بندی.

A device used for sealing or closing something, commonly in plumbing.

example
معنی(example):

او از کاوک برای محکم کردن درون ظرف‌ها استفاده کرد.

مثال:

He used a cawk to seal the containers tightly.

معنی(example):

یک کاوک اغلب در لوله‌کشی برای جلوگیری از نشت استفاده می‌شود.

مثال:

A cawk is often used in plumbing to prevent leaks.

معنی فارسی کلمه cawk

: معنی cawk به فارسی

ابزاری برای بستن یا محکم کردن، معمولاً در لوله‌کشی یا بسته‌بندی.