معنی فارسی censurer

B1

شخصی که انتقاد می‌کند یا چیزی را مورد بررسی و قضاوت قرار می‌دهد.

A person who criticizes, especially in a formal setting.

example
معنی(example):

ناقد، نارضایتی خود را از سیاست جدید ابراز کرد.

مثال:

The censurer expressed dissatisfaction with the new policy.

معنی(example):

به عنوان یک منتقد، نقش او ارزیابی انتقادی محتوا بود.

مثال:

As a censurer, her role was to evaluate the content critically.

معنی فارسی کلمه censurer

: معنی censurer به فارسی

شخصی که انتقاد می‌کند یا چیزی را مورد بررسی و قضاوت قرار می‌دهد.