معنی فارسی censureship
B2مقصود از سرزنش، نظارت یا کنترل بر محتوا به منظور محدود کردن انتقاد یا آزادگی بیان است.
The act of censoring or the state of being censured.
- NOUN
example
معنی(example):
سرزنش در رسانهها میتواند جریان اطلاعات را محدود کند.
مثال:
Censureship in the media can limit the flow of information.
معنی(example):
دولت برای کنترل افکار عمومی، سرزنش را وضع کرد.
مثال:
The government imposed censureship to control public opinion.
معنی فارسی کلمه censureship
:
مقصود از سرزنش، نظارت یا کنترل بر محتوا به منظور محدود کردن انتقاد یا آزادگی بیان است.