معنی فارسی centralities
B2مرکزیتها، ویژگیهایی از یک گره در یک شبکه که اندازهگیری میکند تا چه اندازه آن گره در ساختار شبکه مرکزی یا مهم است.
Measures that indicate the importance of a particular node in the structure of a network.
- NOUN
example
معنی(example):
مرکزیتها در درک ساختارهای شبکه اهمیت دارند.
مثال:
Centralities are important in understanding network structures.
معنی(example):
مرکزیتهای گرههای مختلف میتوانند بر کل سیستم تأثیر بگذارند.
مثال:
The centralities of different nodes can influence the overall system.
معنی فارسی کلمه centralities
:
مرکزیتها، ویژگیهایی از یک گره در یک شبکه که اندازهگیری میکند تا چه اندازه آن گره در ساختار شبکه مرکزی یا مهم است.