معنی فارسی centrifugence

B2

فرایند یا خاصیت جداسازی ذرات با استفاده از نیروی گریز از مرکز.

The act or process of separation of substances or particles using centrifugal force.

example
معنی(example):

سانتریفوژنی که در آزمایش مشاهده شد، قابل توجه بود.

مثال:

The centrifugence observed in the experiment was significant.

معنی(example):

سانتریفوژن در جداسازی اجزای مختلف کمک می‌کند.

مثال:

Centrifugence helps in the separation of different components.

معنی فارسی کلمه centrifugence

: معنی centrifugence به فارسی

فرایند یا خاصیت جداسازی ذرات با استفاده از نیروی گریز از مرکز.