معنی فارسی cessant
C1توقفناپذیر و بدون وقفه، به خصوص در مورد صداها یا فعالیتها.
Continuing without pause or interruption; persistent.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
صدای مداوم از سایت ساختمانی مزاحم بود.
مثال:
The cessant noise from the construction site was disturbing.
معنی(example):
نیاز مداوم او به توجه خستهکننده شده بود.
مثال:
Her cessant need for attention was becoming exhausting.
معنی فارسی کلمه cessant
:
توقفناپذیر و بدون وقفه، به خصوص در مورد صداها یا فعالیتها.