معنی فارسی chaffiest
B1چافدارترین، به معنی به حد اکثر چافدار و بیارزش.
The most chaffy; having the highest proportion of chaff.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
در میان تمام غلات، چافدارترین آن از همه کمارزشتر بود.
مثال:
Among all the grains, the chaffiest one was the least valuable.
معنی(example):
آنها بخشهای چافدارتر دستنوشته را مورد انتقاد قرار دادند.
مثال:
They criticized the chaffiest parts of the manuscript.
معنی فارسی کلمه chaffiest
:
چافدارترین، به معنی به حد اکثر چافدار و بیارزش.