معنی فارسی changes,
B1تغییرات به معنای واقعیتها یا وضعیتهای جدید است که از حالت قبلی متفاوت هستند.
The act or process of making something different.
- NOUN
example
معنی(example):
تغییرات آب و هوا میتواند بر حال و هوای ما تأثیر بگذارد.
مثال:
The changes in the weather can affect our mood.
معنی(example):
در این سال تغییرات قابل توجهی در شرکت رخ داده است.
مثال:
There have been significant changes in the company this year.
معنی فارسی کلمه changes,
:
تغییرات به معنای واقعیتها یا وضعیتهای جدید است که از حالت قبلی متفاوت هستند.