معنی فارسی charactering,

B1

شخصیت‌پردازی، فعل ایجاد و توسعه یک شخصیت یا نقش در هنرهای نمایشی.

The act of creating or developing a character in a performance.

example
معنی(example):

شخصیت‌پردازی در تئاتر نیاز به درک عمیق از نقش‌ها دارد.

مثال:

Charactering in theater requires deep understanding of roles.

معنی(example):

او در شخصیت‌پردازی شخصیت‌های مختلف در اجراهایش مهارت دارد.

مثال:

He is skilled at charactering various personas in his performances.

معنی فارسی کلمه charactering,

: معنی charactering, به فارسی

شخصیت‌پردازی، فعل ایجاد و توسعه یک شخصیت یا نقش در هنرهای نمایشی.