معنی فارسی chimu

B1

فرهنگ پیشرفته‌ای که در مناطق ساحلی پرو بین قرن پانزدهم و شانزدهم میلادی وجود داشته است.

An ancient civilization that thrived in coastal Peru from the 15th to the 16th century.

example
معنی(example):

فرهنگ چیمو در پرو باستان شکوفا شد.

مثال:

The Chimu culture flourished in ancient Peru.

معنی(example):

آثار چیمو شامل سفال و پارچه‌ها هستند.

مثال:

Chimu artifacts include pottery and textiles.

معنی فارسی کلمه chimu

: معنی chimu به فارسی

فرهنگ پیشرفته‌ای که در مناطق ساحلی پرو بین قرن پانزدهم و شانزدهم میلادی وجود داشته است.