معنی فارسی choicelessness
B2حالت بیاختیاری، وقتی که فرد احساس کند انتخابی ندارد.
The state of having no choices.
- NOUN
example
معنی(example):
بیاختیاری میتواند به ایجاد احساس ناامیدی منجر شود.
مثال:
Choicelessness can lead to feelings of despair.
معنی(example):
تجربه بیاختیاری ممکن است بر سلامت روان شما تأثیر بگذارد.
مثال:
Experiencing choicelessness may affect your mental health.
معنی فارسی کلمه choicelessness
:
حالت بیاختیاری، وقتی که فرد احساس کند انتخابی ندارد.