معنی فارسی christlikeness
C2مسیحوارگی، ویژگیهایی که به شخصیت یا رفتارهای مسیح نسبت داده میشود.
The quality or state of being like Christ in character or behavior.
- NOUN
example
معنی(example):
اقدامات او عمیقاً حس مسیحواره را منعکس میکرد.
مثال:
Her actions reflected a deep sense of christlikeness.
معنی(example):
جامعه ارزش مسیحوارگی را در رهبران خود ارزشمند میدانست.
مثال:
The community valued christlikeness in their leaders.
معنی فارسی کلمه christlikeness
:
مسیحوارگی، ویژگیهایی که به شخصیت یا رفتارهای مسیح نسبت داده میشود.