معنی فارسی chromospheric
B2مربوط به کروموسفری، لایه‌ای از جو خورشید که بالاتر از لایه‌ی فیلتری قرار دارد.
Relating to the chromosphere, a layer of the sun's atmosphere above the photosphere.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
لایه‌ی کروموسفری خورشید در طول یک خورشید گرفتگی قابل مشاهده است.
مثال:
The chromospheric layer of the sun is visible during a solar eclipse.
معنی(example):
نجوم‌شناسان فعالیت کروموسفری را برای مطالعه‌ی شعله‌های خورشیدی تجزیه و تحلیل می‌کنند.
مثال:
Astronomers analyze chromospheric activity to study solar flares.
معنی فارسی کلمه chromospheric
:
مربوط به کروموسفری، لایه‌ای از جو خورشید که بالاتر از لایه‌ی فیلتری قرار دارد.
