معنی فارسی chumbles
B1چمبل، نوعی طعمه یا مواد جالب که برای جذب ماهیها به کار میرود.
A term for small, attractive bait or food particles used in fishing.
- verb
verb
معنی(verb):
To peck at or nibble.
example
معنی(example):
او در رودخانه چند چمبل پیدا کرد.
مثال:
He found some chumbles in the river.
معنی(example):
چمبلها اغلب به عنوان طعمه استفاده میشوند.
مثال:
Chumbles are often used as bait.
معنی فارسی کلمه chumbles
:
چمبل، نوعی طعمه یا مواد جالب که برای جذب ماهیها به کار میرود.