معنی فارسی churchianity

C1

تمرکز بر روی کلیسا و فرهنگ کلیسایی به جای ایمان و معنویت واقعی فردی.

A term used to describe a focus on the church as an institution rather than the essence of Christianity.

example
معنی(example):

برخی از کلیساییت انتقاد می‌کنند زیرا بیشتر بر روی قواعد نهادی به جای معنویت تمرکز می‌کند.

مثال:

Some criticize churchianity for focusing more on institutional rules than on spirituality.

معنی(example):

کلیساییت ممکن است به عنوان یک پدیده فرهنگی دیده شود تا یک بیان واقعی از ایمان.

مثال:

Churchianity can be seen as a cultural phenomenon rather than a true expression of faith.

معنی فارسی کلمه churchianity

: معنی churchianity به فارسی

تمرکز بر روی کلیسا و فرهنگ کلیسایی به جای ایمان و معنویت واقعی فردی.