معنی فارسی churchiness

B1

احساس یا ویژگی‌های مرتبط با کلیسا و فعالیت‌های آن، به ویژه در زمینه‌های اجتماعی و فرهنگی.

The quality of being church-like or characterized by religious attributes.

example
معنی(example):

روحانی بودن این رویداد در دعاها و سرودها مشهود بود.

مثال:

The churchiness of the event was evident in the prayers and hymns.

معنی(example):

برخی از مردم روحانی بودن مراسم‌های سنتی را ارزشمند می‌دانند.

مثال:

Some people appreciate the churchiness of traditional ceremonies.

معنی فارسی کلمه churchiness

: معنی churchiness به فارسی

احساس یا ویژگی‌های مرتبط با کلیسا و فعالیت‌های آن، به ویژه در زمینه‌های اجتماعی و فرهنگی.