معنی فارسی churchism

B1

باور یا عقایدی که به کلیسا مربوط می‌شود یا از آن ناشی می‌گردد.

Devotion to or belief in the practices and teachings of a church.

example
معنی(example):

دیدگاه‌های او نشان‌دهنده یک ایمان قوی مذهبی در باورهایش است.

مثال:

Her views reflect a strong churchism in her beliefs.

معنی(example):

کلیساگرایی معمولاً بر ارزش‌های جامعه تأثیر می‌گذارد.

مثال:

Churchism often influences community values.

معنی فارسی کلمه churchism

: معنی churchism به فارسی

باور یا عقایدی که به کلیسا مربوط می‌شود یا از آن ناشی می‌گردد.