معنی فارسی churchlier
B1بیشتر شبیه به کلیسا یا با حال و هوای مذهبی.
More like or characteristic of a church; often related to decorum or attire.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
جلسه با سرودها به طور غیرعادی حال و هوای مذهبی داشت.
مثال:
The meeting felt churchlier than usual with the hymns.
معنی(example):
لباس او به خاطر مراسم ویژه، رسمیتر و مذهبیتر بود.
مثال:
Her dress was more churchlier for the special service.
معنی فارسی کلمه churchlier
:
بیشتر شبیه به کلیسا یا با حال و هوای مذهبی.