معنی فارسی churchwardenism

B1

کشیش‌داری، فلسفه‌ای که به فعالیت‌های غیرروحانی در مدیریت کلیسا تاکید دارد.

A system of church governance involving laypeople in administrative roles.

example
معنی(example):

کشیش‌داری به نقش افراد غیرروحانی در اداره کلیسا تأکید دارد.

مثال:

Churchwardenism emphasizes the role of laypeople in church governance.

معنی(example):

اصول کشیش‌داری هنوز هم امروز کاربرد دارد.

مثال:

The principles of churchwardenism are still relevant today.

معنی فارسی کلمه churchwardenism

: معنی churchwardenism به فارسی

کشیش‌داری، فلسفه‌ای که به فعالیت‌های غیرروحانی در مدیریت کلیسا تاکید دارد.