معنی فارسی ciceronically
B1به نحوی که به سبک سیسرویا باشد، به ویژه در بیان و بلاغت.
In a manner resembling or characteristic of Cicero; eloquent or rhetorical.
- ADVERB
example
معنی(example):
او در طول بحث به صورت سیرونیک صحبت کرد و از زبان فصیح استفاده کرد.
مثال:
She spoke ciceronically during the debate, using eloquent language.
معنی(example):
استدلال های سیرونیکی او بر حضار تأثیر گذاشت.
مثال:
His ciceronically crafted arguments impressed the audience.
معنی فارسی کلمه ciceronically
:
به نحوی که به سبک سیسرویا باشد، به ویژه در بیان و بلاغت.