معنی فارسی ciceronism

B2

ویژگی‌ها و سبک‌های خاص مرتبط با سیسرو، به ویژه در سخنوری و نگارش.

The characteristics or style associated with Cicero, especially in speech and writing.

example
معنی(example):

سخنرانی او پر از سیرونیزم بود و آن را به یاد ماندنی ساخت.

مثال:

His speech was filled with ciceronism, making it quite memorable.

معنی(example):

این کتاب سیرونیزم بلاغت باستانی را بررسی کرد.

مثال:

The book analyzed the ciceronism of ancient rhetoric.

معنی فارسی کلمه ciceronism

: معنی ciceronism به فارسی

ویژگی‌ها و سبک‌های خاص مرتبط با سیسرو، به ویژه در سخنوری و نگارش.