معنی فارسی ciceroning

B1

عمل راهنمایی کردن به سبک سیسرویا، به ویژه در زمینه‌های فرهنگی یا تاریخی.

The act of guiding or conducting someone, often in a knowledgeable way.

example
معنی(example):

استاد دانشجویانش را در اطراف ویرانه‌های باستانی راهنمایی می‌کند.

مثال:

The professor is ciceroning his students around the ancient ruins.

معنی(example):

او از راهنمایی بازدیدکنندگان در گالری هنر لذت می‌برد.

مثال:

She enjoys ciceroning visitors through the art gallery.

معنی فارسی کلمه ciceroning

: معنی ciceroning به فارسی

عمل راهنمایی کردن به سبک سیسرویا، به ویژه در زمینه‌های فرهنگی یا تاریخی.