معنی فارسی circuiter
B1مدیر دایرهای، کسی است که در زمینه طراحی یا برقراری مدارها فعالیت میکند.
A person involved in the configuration or maintenance of circuits.
- NOUN
example
معنی(example):
مدیر دایرهای باید قبل از شروع پروژه، سیمکشی را بررسی کند.
مثال:
The circuiter needs to check the wiring before starting the project.
معنی(example):
او به عنوان مدیر دایرهای برای شرکت مخابرات کار میکرد.
مثال:
He worked as a circuiter for the telecommunications company.
معنی فارسی کلمه circuiter
:
مدیر دایرهای، کسی است که در زمینه طراحی یا برقراری مدارها فعالیت میکند.