معنی فارسی circularness
B1ویژگی یا حالت دایرهای، شکل دایرهای.
The quality or state of being circular.
- NOUN
example
معنی(example):
شکل دایرهای میز جذاب است.
مثال:
The circularness of the table is appealing.
معنی(example):
ما اندازهگیری دایرهای بودن دریاچه را انجام دادیم.
مثال:
We measured the circularness of the pond.
معنی فارسی کلمه circularness
:
ویژگی یا حالت دایرهای، شکل دایرهای.