معنی فارسی circulatable

B1

قابل چرخش یا گردش، برای توزیع موثر.

Capable of being circulated; suitable for widespread distribution.

example
معنی(example):

این سند قابل گردش بین اعضای تیم است.

مثال:

The document is circulatable among team members.

معنی(example):

این گزارش برای بررسی در دفتر قابل گردش است.

مثال:

The report is circulatable for review in the office.

معنی فارسی کلمه circulatable

: معنی circulatable به فارسی

قابل چرخش یا گردش، برای توزیع موثر.