معنی فارسی circummundane

B1

مربوط به یا دلالت بر همه جانبه‌ای که در اطراف یک چیز قرار دارد.

Pertaining to or surrounding everything; global in nature.

example
معنی(example):

جنبه‌های دایره‌ای جهان می‌تواند جالب توجه باشد.

مثال:

The circummundane aspects of the world can be fascinating to explore.

معنی(example):

نظریه‌های دایره‌ای به ما کمک می‌کند تا پیچیدگی‌های محیط خود را درک کنیم.

مثال:

Circummundane theories help us understand the complexities of our environment.

معنی فارسی کلمه circummundane

: معنی circummundane به فارسی

مربوط به یا دلالت بر همه جانبه‌ای که در اطراف یک چیز قرار دارد.