معنی فارسی circumocular
B2دور چشم، به نواحی و ساختارهای اطراف چشم اشاره دارد.
Surrounding the eye; referring to the area or structures around the eyes.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
عضلات دور چشم به کنترل حرکت چشمها کمک میکنند.
مثال:
The circumocular muscles help control the movement of the eyes.
معنی(example):
ساختارهای دور چشم برای تشخیص بیماریهای چشمی مهم هستند.
مثال:
Circumocular structures are important in diagnosing eye diseases.
معنی فارسی کلمه circumocular
:
دور چشم، به نواحی و ساختارهای اطراف چشم اشاره دارد.
