معنی فارسی circuting

B1

مدارزنی به معنای ایجاد مسیری است که در آن برق می‌تواند به طور کامل جریان یابد.

The action of forming or creating a circuit, especially in the context of electrical engineering.

example
معنی(example):

فرآیند مدارزنی شامل ایجاد یک مسیر کامل برای عبور برق است.

مثال:

The process of circuiting involves creating a complete path for electricity to flow.

معنی(example):

امروز در کلاس فیزیکمان درباره مدارزنی یاد گرفتیم.

مثال:

We learned about circuiting in our physics class today.

معنی فارسی کلمه circuting

: معنی circuting به فارسی

مدارزنی به معنای ایجاد مسیری است که در آن برق می‌تواند به طور کامل جریان یابد.