معنی فارسی circut
B1مسیر یا حلقهای بسته که جریان الکتریکی از آن عبور میکند.
A complete path through which electric current can flow.
- NOUN
example
معنی(example):
برقکار مدار الکتریکی را برای هر گونه خطا بررسی کرد.
مثال:
The electrician checked the electrical circut for any faults.
معنی(example):
مدار میتواند یک حلقه بسته باشد که جریان از آن عبور میکند.
مثال:
A circut can be a closed loop through which current flows.
معنی فارسی کلمه circut
:
مسیر یا حلقهای بسته که جریان الکتریکی از آن عبور میکند.