معنی فارسی clairvoyancies

B2

توانایی‌های متنوع ادراک ماورایی و پیش‌بینی آینده.

Different forms or instances of clairvoyance.

example
معنی(example):

روان‌شناس ادعا کرد که چندین ادراک ماورایی دارد.

مثال:

The psychic claimed to have multiple clairvoyancies.

معنی(example):

فرهنگ‌های مختلف تفسیرهای متفاوتی از ادراکات ماورایی دارند.

مثال:

Various cultures have different interpretations of clairvoyancies.

معنی فارسی کلمه clairvoyancies

: معنی clairvoyancies به فارسی

توانایی‌های متنوع ادراک ماورایی و پیش‌بینی آینده.