معنی فارسی clankless
B2عدم وجود صدا یا رخدادهای ناخواسته ناشی از تماس اشیاء.
Characterized by the absence of clanking or loud metallic sounds.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
طراحی جدید بدون صدا و به آرامی کار میکند.
مثال:
The new design is clankless and operates quietly.
معنی(example):
آنها یک گزینه بدون صدای برخورد برای ماشینآلات خود ترجیح میدهند.
مثال:
They prefer a clankless alternative for their machinery.
معنی فارسی کلمه clankless
:
عدم وجود صدا یا رخدادهای ناخواسته ناشی از تماس اشیاء.