معنی فارسی clappering

B1

عمل دست زدن یا ایجاد صدا با دستان به صورت متوالی.

The act of clapping hands, typically as a form of appreciation or encouragement.

example
معنی(example):

صدای دست زدن تماشاگران سالن را پر کرد.

مثال:

The clappering of the audience filled the hall.

معنی(example):

صدای دست زدن او آنقدر بلند بود که اجرا را مزاحم شد.

مثال:

His clappering was so loud that it disturbed the performance.

معنی فارسی کلمه clappering

: معنی clappering به فارسی

عمل دست زدن یا ایجاد صدا با دستان به صورت متوالی.