معنی فارسی clarifier
B1توضیحدهنده، شخص یا ابزاری که مفاهیم را روشن میکند.
A person or tool that makes something clearer or more comprehensible.
- NOUN
example
معنی(example):
توضیحدهنده معمولاً در فرآیندهای تصفیه آب استفاده میشود.
مثال:
A clarifier is often used in water treatment processes.
معنی(example):
او در توضیح مفاهیم پیچیده مهارت دارد.
مثال:
She is a skilled clarifier of complex ideas.
معنی فارسی کلمه clarifier
:
توضیحدهنده، شخص یا ابزاری که مفاهیم را روشن میکند.