معنی فارسی clarificant

B1

توضیح‌دهنده، ماده‌ای که باعث روشن‌تر شدن یک مخلوط یا محلول می‌شود.

A substance that aids in clarifying or separating mixtures.

example
معنی(example):

در شیمی، یک توضیح‌دهنده می‌تواند در جداسازی مخلوط‌ها کمک کند.

مثال:

In chemistry, a clarificant can help separate mixtures.

معنی(example):

توضیح‌دهنده وضوح محلول را بهبود بخشید.

مثال:

The clarificant improved the clarity of the solution.

معنی فارسی کلمه clarificant

: معنی clarificant به فارسی

توضیح‌دهنده، ماده‌ای که باعث روشن‌تر شدن یک مخلوط یا محلول می‌شود.