معنی فارسی clawker

B1

کلاکر، موجودی که به خاطر چنگال‌هایش می‌تواند به راحتی از سطوح مختلف بالا برود.

A being that is capable of climbing surfaces easily, often characterized by its claws.

example
معنی(example):

کلاکر با سهولت از میان سنگ‌ها عبور کرد.

مثال:

The clawker navigated through the rocks with ease.

معنی(example):

کلاکرها به خاطر توانایی خود در بالا رفتن از سطوح شیب‌دار شناخته شده‌اند.

مثال:

Klawkers are known for their ability to climb steep surfaces.

معنی فارسی کلمه clawker

: معنی clawker به فارسی

کلاکر، موجودی که به خاطر چنگال‌هایش می‌تواند به راحتی از سطوح مختلف بالا برود.