معنی فارسی claybank
B1منطقهای که خاک رس به وفور یافت میشود و مورد استفاده در ساخت سفال.
An area rich in clay, often used for pottery and ceramics.
- NOUN
example
معنی(example):
بانک خاک رس مکان خوبی برای سفالگری است.
مثال:
The claybank is a great place for pottery.
معنی(example):
آنها برای کلاس سفالگری به بانک خاک رس رفتند.
مثال:
They visited the claybank for the pottery class.
معنی فارسی کلمه claybank
:
منطقهای که خاک رس به وفور یافت میشود و مورد استفاده در ساخت سفال.