معنی فارسی cliffsman
B1مردی که صخرهها را صعود میکند یا مینورد.
A man who climbs cliffs.
- NOUN
example
معنی(example):
مرد صخرهنورد به خاطر صعودهای جسورانهاش شناخته میشد.
مثال:
The cliffsman was known for his daring climbs.
معنی(example):
به عنوان یک مرد صخرهنورد، بیشتر اوقات فراغتش را به صعود میگذرانید.
مثال:
As a cliffsman, he spent most of his free time climbing.
معنی فارسی کلمه cliffsman
:
مردی که صخرهها را صعود میکند یا مینورد.