معنی فارسی cliffweed

B1

نوعی گیاه که در نواحی نزدیک cliffs رشد می‌کند.

A type of plant that grows in rocky areas near cliffs.

example
معنی(example):

علف کنار صخره در نواحی سنگی نزدیک cliffs رشد می‌کند.

مثال:

Cliffweed grows in rocky areas near the cliffs.

معنی(example):

علف کنار صخره به خاطر تاب‌آوری‌اش در شرایط سخت شناخته می‌شود.

مثال:

The cliffweed is known for its resilience in harsh conditions.

معنی فارسی کلمه cliffweed

: معنی cliffweed به فارسی

نوعی گیاه که در نواحی نزدیک cliffs رشد می‌کند.