معنی فارسی climatal

B1

مربوط به وضعیت جوی یا اقلیم یک منطقه.

Pertaining to climate or meteorological conditions.

example
معنی(example):

تغییرات اقلیمی در این منطقه تأثیرات شدیدی بر کشاورزی دارد.

مثال:

The climatal changes in this region have drastic effects on agriculture.

معنی(example):

دانشمندان الگوهای اقلیمی را برای پیش‌بینی رویدادهای جوی آینده مطالعه می‌کنند.

مثال:

Scientists study climatal patterns to predict future weather events.

معنی فارسی کلمه climatal

: معنی climatal به فارسی

مربوط به وضعیت جوی یا اقلیم یک منطقه.