معنی فارسی climatarchic
B1اقلیمسالاری، سیستمی که در آن روندها و سیاستهای مرتبط با تغییرات اقلیمی اولویت دارند.
Referring to a system or governance focused on climate-related issues.
- OTHER
example
معنی(example):
سیاستهای اقلیمسالاری برای مقابله با تغییرات اقلیمی طراحی شدهاند.
مثال:
The climatarchic policies are designed to combat climate change.
معنی(example):
در یک جامعه اقلیمسالار، حفاظت از محیطزیست اولویت است.
مثال:
In a climatarchic society, environmental protection is a priority.
معنی فارسی کلمه climatarchic
:
اقلیمسالاری، سیستمی که در آن روندها و سیاستهای مرتبط با تغییرات اقلیمی اولویت دارند.