معنی فارسی clockhouse

B1

ساختمانی که معمولاً ساعت بزرگ و نمایانی در آن قرار دارد.

A building that houses a large clock, often found in town centers.

example
معنی(example):

خانه ساعت یک ساختمان سنتی است.

مثال:

The clockhouse is a traditional building.

معنی(example):

ما به خانه ساعت قدیمی در میدان شهر رفتیم.

مثال:

We visited the old clockhouse in the town square.

معنی فارسی کلمه clockhouse

: معنی clockhouse به فارسی

ساختمانی که معمولاً ساعت بزرگ و نمایانی در آن قرار دارد.