معنی فارسی cloisterly

B2

صومعه‌وار، به ویژگی‌ها یا رفتارهایی اشاره دارد که به زندگی یا فضای صومعه مرتبط است.

Relating to or resembling a cloister; suggesting a peaceful, contained environment.

example
معنی(example):

رفتار صومعه‌وار او به او حالتی از آرامش بخشید.

مثال:

His cloisterly demeanor gave him an air of tranquility.

معنی(example):

جو صومعه‌وار این دوره باعث شد تا همه آرامش پیدا کنند.

مثال:

The cloisterly atmosphere of the retreat helped everyone to relax.

معنی فارسی کلمه cloisterly

: معنی cloisterly به فارسی

صومعه‌وار، به ویژگی‌ها یا رفتارهایی اشاره دارد که به زندگی یا فضای صومعه مرتبط است.