معنی فارسی cloisterliness

B2

صومعه‌واری، ویژگی یا حالت بودن در شرایطی از آرامش و جدایی از دنیای بیرونی.

The quality or state of being like a cloister; seclusion and serene environment.

example
معنی(example):

صومعه‌واری قدیمی این صومعه مکانی عالی برای نویسندگان ایجاد کرده بود.

مثال:

The cloisterliness of the old monastery provided a perfect retreat for writers.

معنی(example):

او از صومعه‌واری دفتر کارش قدردانی کرد که به او امکان تمرکز می‌داد.

مثال:

She appreciated the cloisterliness of her home office, which allowed her to focus.

معنی فارسی کلمه cloisterliness

: معنی cloisterliness به فارسی

صومعه‌واری، ویژگی یا حالت بودن در شرایطی از آرامش و جدایی از دنیای بیرونی.