معنی فارسی cloisterwise

B1

به شیوه‌ای صومعه‌وار، به روشی که به تنهایی و سکوت اشاره دارد.

In a manner reminiscent of a cloister; focused on solitude and reflection.

example
معنی(example):

او به مشکل به شیوه‌ای صومعه‌وار نزدیک شد و در پی سکوت و تنهایی بود.

مثال:

He approached the problem cloisterwise, seeking silence and solitude.

معنی(example):

زندگی به شیوه‌ای صومعه‌وار موجب تفکر عمیق روحانی می‌شود.

مثال:

Living cloisterwise allows for deep spiritual reflection.

معنی فارسی کلمه cloisterwise

: معنی cloisterwise به فارسی

به شیوه‌ای صومعه‌وار، به روشی که به تنهایی و سکوت اشاره دارد.