معنی فارسی cloisterlike
B2صومعهگونه، به فضایی اشاره دارد که ویژگیهای مشابه به صومعه دارد.
Having characteristics or qualities reminiscent of a cloister; secluded and serene.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
باغ صومعهگونه بود و توسط دیوارهای بلند احاطه شده و پر از گلها بود.
مثال:
The garden was cloisterlike, surrounded by tall walls and filled with flowers.
معنی(example):
شخصیت او یک ویژگی صومعهگونه دارد که تنهایی و سکوت را ترویج میدهد.
مثال:
Her personality has a cloisterlike quality, promoting solitude and quiet.
معنی فارسی کلمه cloisterlike
:
صومعهگونه، به فضایی اشاره دارد که ویژگیهای مشابه به صومعه دارد.