معنی فارسی cloyingness
B2شیرینی زیاد، حالتی است که میتواند به شدت خوشایند ولی در عین حال آزاردهنده باشد، به ویژه در طعم غذا یا احساسات.
The quality of being excessively sweet or sentimental, often to the point of being distasteful.
- NOUN
example
معنی(example):
شیرینی بیش از حد دسر باعث شد که سخت بتوانم تمامش کنم.
مثال:
The cloyingness of the dessert made it hard to finish.
معنی(example):
برخی از مردم بر این باورند که شیرینی زیاد فیلمهای عاشقانه غیرقابل تحمل است.
مثال:
Some people find the cloyingness of romantic movies unbearable.
معنی فارسی کلمه cloyingness
:
شیرینی زیاد، حالتی است که میتواند به شدت خوشایند ولی در عین حال آزاردهنده باشد، به ویژه در طعم غذا یا احساسات.