معنی فارسی clyfaking
B1فریبکاری، عمل فریب دادن دیگران به شیوهای خاص.
The act of deceiving others in a specific manner.
- NOUN
example
معنی(example):
فریبکاری در سازمان ما قابل تحمل نیست.
مثال:
Clyfaking is not tolerated in our organization.
معنی(example):
گزارش مسائل فریبکاری در صنعت را برجسته کرد.
مثال:
The report highlighted the issues of clyfaking within the industry.
معنی فارسی کلمه clyfaking
:
فریبکاری، عمل فریب دادن دیگران به شیوهای خاص.