معنی فارسی cliffhang
B2پایان معلق، بهانهای برای ادامه داستان یا ایجاد تعلیق.
A suspenseful ending that leads the audience to anticipate the next part.
- NOUN
example
معنی(example):
رمان یک پایان هیجانانگیز داشت که من را برای دنبالهاش مشتاق کرد.
مثال:
The novel had an exciting cliffhang that made me eager for the sequel.
معنی(example):
داستان او پایانی معلق داشت که همه را در فکر این که چه اتفاقی خواهد افتاد، گذاشت.
مثال:
Her story had a cliffhang that left everyone wondering what would happen next.
معنی فارسی کلمه cliffhang
:
پایان معلق، بهانهای برای ادامه داستان یا ایجاد تعلیق.