معنی فارسی clysmic

B1

کلیزمی، به وقایع یا تغییراتی که باعث تحولات قابل توجه می‌شوند اشاره دارد.

Relating to or characterized by a sudden or drastic change.

example
معنی(example):

تغییرات کلیزمی در محیط، دانشمندان را نگران کرده است.

مثال:

The clysmic changes in the environment are concerning scientists.

معنی(example):

رویدادهای کلیزمی می‌توانند تأثیر عمیقی بر اکوسیستم‌ها بگذارند.

مثال:

Clysmic events can have a profound impact on ecosystems.

معنی فارسی کلمه clysmic

: معنی clysmic به فارسی

کلیزمی، به وقایع یا تغییراتی که باعث تحولات قابل توجه می‌شوند اشاره دارد.