معنی فارسی clyssus

B1

کلیسوس، اصطلاحی متعلق به پزشکی باستان که به روش‌های درمانی خاص اشاره دارد.

An ancient term related to specific medical treatments.

example
معنی(example):

کلیسوس اصطلاحی بود که در پزشکی باستان استفاده می‌شد.

مثال:

Clyssus was a term used in ancient medicine.

معنی(example):

در متون تاریخی، کلیسوس به درمان‌های خاصی اشاره داشت.

مثال:

In historical texts, clyssus referred to specific treatments.

معنی فارسی کلمه clyssus

: معنی clyssus به فارسی

کلیسوس، اصطلاحی متعلق به پزشکی باستان که به روش‌های درمانی خاص اشاره دارد.